برای تجربه سریعتر، با کیفیتتر و بدون تبلیغات مزاحم، اپلیکیشن جدید رو دانلود کنید.
ویژگیهای جدید:
✅ سرعت بالاتر
✅ کیفیت بهتر تصاویر
✅ دانلود مستقیم فیلمها و سریالها
✅ رابط کاربری ساده و کاربرپسند
همین حالا اپلیکیشن رو دانلود کنید و تجربه بهتری از تماشای فیلمها داشته باشید!
5 ماه قبل
دانلود رایگان...
نهایت لذت با دانلود رایگان و تماشای فیلم در کنار خانواده...!
در حال تکمیل آرشیو هستیم...!
ابتدا فیلم ها...!
سپس سریالها...!
فیلم «پایان قرن» دارای ویژگیای نادر و ارزشمند است. با وجود اینکه مدت زمان آن کمتر از یک ساعت و نیم است، اما به جرأت سوالات بزرگی درباره عشق، اشتیاق و تمایل را مطرح میکند که بسیار کم فیلمهای همجنسگرایانه پیش از این به آنها پرداختهاند. در قلب این فیلم، یک داستان شبحگونه نهفته است - همانطور که تمام نمایشهای بزرگ یادآوری میکنند - و...
فیلم «پایان قرن» دارای ویژگیای نادر و ارزشمند است. با وجود اینکه مدت زمان آن کمتر از یک ساعت و نیم است، اما به جرأت سوالات بزرگی درباره عشق، اشتیاق و تمایل را مطرح میکند که بسیار کم فیلمهای همجنسگرایانه پیش از این به آنها پرداختهاند. در قلب این فیلم، یک داستان شبحگونه نهفته است - همانطور که تمام نمایشهای بزرگ یادآوری میکنند - و شما حضور این شبحها را در هر قاب زیبا احساس میکنید. لوسیو کاسترو با فیلم نخستین خود هدیهای واقعی به ما داده است که بر پایه دو بازی فوقالعاده آرام بنا شده است. هر چه بیشتر به «پایان قرن» فکر میکنم، یادآوری آن قویتر میشود. این فیلم مرا به یاد پیوندهای زودگذر گذشته میاندازد، معمایی ماندگار از اینکه چه ممکن بود، و شبح لحظات و تجربیاتی که هرگز اتفاق نیفتادند و میتوانستند بیفتند. عشق همیشه نیاز به انفجار جهان ندارد. گاهی اوقات میتواند فقط یک ستاره باشد که کمکم محو میشود، یکی از میلیاردها ستاره در آسمان شب. اما ما هنوز به آن نگاه میکنیم و یاد آن را میبینیم و میتوانیم شگفتزده شویم که چقدر کوچک و باارزش و زیباست. و حتی اگر فقط یکی از میلیاردها باشد، محو شدنش هیچ از خاص بودنش نمیکاهد. هنوز هم میتواند معجزهآسا باشد.
فیلم را بسیار دوست داشتم - هرچند دو بار تلاش کردم تا "فکر کنم" که کل ماجرا را متوجه شدهام. «اچو» (خوآن باربرینی) در بارسلونا در حال استراحت است که مردی را از بالکنش میبیند و سپس دوباره در ساحل. وقتی برای بار سوم او را - «هاوی» (رامون پوجول) - از بالکن میبیند، او را به آپارتمانش دعوت میکند و آنها رابطهای پرشور، اما تا حدی معاملاتی دارند (او حتی باید بیرون برود و کاندوم بخرد) و روز بعد را با هم میگذرانند. در طول مکالماتشان، متوجه میشوند که این تنها باری نیست که همدیگر را ملاقات کردهاند... در ابتدا، من فرض کردم که بخش بعدی فیلم مربوط به این است که آنها به یادآوری آن زمانی میپردازند که - ظاهراً، «اچو» به خانه دوستش «سونیا» (میا ماسترو) میرود و در نهایت خیلی مست میشود و با دوستپسرش (همان «هاوی») که سونیا به نزد مادربزرگش رفته است، رابطه برقرار میکند. پس از یادآوری بر روی بام، «هاوی» به شوهرش برمیگردد و «اچو» را در آپارتمانش تنها میگذارد، و این بار یک خانواده شاد - هر دو مرد با یک دختر کوچک - را میبینیم که زندگی راضیکنندهای دارند، اگرچه ممکن است کمی عادی به نظر برسد. حالا این سناریوها نمیتوانند همه واقعی باشند، درست است؟ زمانبندی ملاقاتها و مکانها به هیچ وجه منطقی به نظر نمیرسد. «اچو» برخی از اینها را تصور میکند - شاید حتی همه آنها - و به هیچ وجه برای ما مشخص نیست که کدام بخشها واقعیاند. این موضوع باعث جذابیت فیلم میشود. دیالوگها کمحجم هستند - ما برای پانزده دقیقه اول تقریباً هیچ کلمهای نمیشنویم - اما به طرز موفقی، به مرموز بودن داستان میافزاید و هر دو مرد به خوبی داستان را منتقل میکنند - هر کدام به شیوه خود کاملاً قابل قبول هستند. در نهایت، من گمان میکنم که فیلم درباره تنهایی و تأثیرات روانشناختی آن بر یک فرد است. آیا هیچیک/همه این بخشها واقعی، از گذشتهاش، یا تجسمهای ایدهآل و پرشور تخیلات او هستند؟ این چالشی برای تخیل ما نیز هست و بهطور کلی، کارگردان لوسیو کاسترو موفق میشود که این تعلیق احساسی را در طول این فیلم کوتاه حفظ کند. اگر کسی به راهحل واضحتری فکر کرده، به من بگوید!
نکته: برای تماشا با زیرنویس چسبیده لطفا از برنامههایی مثل MXPlayer استفاده بفرمایید تمامی عناوین دارای زیرنویس چسبیده سافت ساب میباشند.
لینکهای دانلود با کیفیت فوقالعاده، فقط برای مشترکین ویژه!
قشنگ بود